شهید جهانگیر جعفرنیا

هر وقت زنگ می زد، فقط یك دقیقه صحبت می كرد، حال همسرش را می پرسید ولی با بچه ها صحبت نمی كرد، می گفت: نمی خواهم دلم گیر دنیا شود.

شهید جهانگیر جعفری نیا چهاردهمین شهید مدافع حرم گیلانی در چهاردهم خرداد 1395 حین عملیات مستشاری در حلب سوریه به شهادت رسید. ایشان فرمانده دلیر گردان تكاور لشكر 16قدس گیلان بود. از شهید جهانگیر جعفری‌نیا دو فرزند دختر به یادگار مانده است، وی متولد 3 شهریور 1357 در شهر آستارا، دارای مدرك فوق دیپلم بود.
-
صدای همسر شهید: هر وقت به ماموریت می رفت و تنها می شدم ، می خواست منو آرام كنه ، می گفت: من وقتی خدمت می كنم هفتاد درصد ثوابش مال تو، 30 درصدش مال من. فقط تو راضی باش .من هم به این حرف هاش افتخار می كردم ، همش می گفتم چه كار بزرگی می كنه، زحمت را او می كشید ، همه كار را او انجام می داد،واقعا چه ثوابی من می توانستم ببرم؟ حتی از ثوابی هم كه می خواست ببره گذشت.
-
صدای همسر شهید: توی خونه می خواست كمك كنه ، نمی گذاشتم، دلم نمی آمد. خیلی دوست داشت توی خانه كمك كنه ، ولی من می دانستم ، هرجا می ره ماموریت استراحت نمی كنه ، همش كار می كند.
صدای مادر شهید: آنقدر از غیبت كردن بدش می آمد، در جمعی كه غیبت می كردند ، تذكر می داد ، می داد، همه می گفتند وای چقدر تذكر می دی.وقتی می دید كسی حرفش را گوش نمی كند، خودش بلند می شد ، می رفت.
پدر شهید: افتاده ، سنگین ، با وقار خدائیش صبر و تحملش زبانزد تمام محل بود.
خواهر شهید: پارسال موقع كشاورزی ، ما یك زمین كشاورزی داریم ، پارسال آقام می گفت: این را با دست ببرید. همین داداشم با زن و بچه اش آمدند یك هفته خانه ما ماندند، كه به ما كمك كنند. دیگه همسرم با داداشم و اون یكی داداشم هر روز صبح با هم می رفتند برای برنج بریدن. یك روز رفتم دیدم آن یكی داداش كوچكم عصبانی كرده چه جور؟گفتم این را برای چی عصبانی كردی؟ گفت: یه كم دیگه عصبانی كنم، تمام می شود چون عصبانی بشود، تند تند كار می كند.
-
هر وقت زنگ می زد، فقط یك دقیقه صحبت می كرد، حال همسرش را می پرسید ولی با بچه ها صحبت نمی كرد، فقط صدای حرف زدن و بازی هایشان را از پشت تلفن گوش می داد.می گفت: همین كه صدایشان را می شنوم برای من كافی است. هر چقدر به جهان گفتم با بچه ها صحبت كن ، گفت: نه اگر بشنوم دلم گیر دنیا می شود و ماندنی می شوم. دو یا سه ساعت قبل از آخرین عملیات به همسرش زنگ زد . حرف های آخرش را هم گفت: ابراز علاقه كرد و در آخر گفت: به عملیات می روم ، برگشتنم هم معلوم نیست. و خداحافظی كرد.
-
صبر و گذشت جهان باعث شد كه شهید بشود.



روایتی شنیدنی در باره ی شهید مدافع حرم ، شهید جهانگیر جعفرنیا را از اینجا گوش كنید :فایل صوتی برنامه پلاك هشت پخش شده از رادیو ایران شنیدن این پادكست را به دوستان خود توصیه كنید!