داستان «من و نفر چهارم» به روایت «قصه ظهر جمعه»

داستان «من و نفر چهارم» به روایت «قصه ظهر جمعه»

روزهای امتحان كه فرا می رسید پدر می گفت باید تمركز كنی جانم، تمركز نكنی، چیزی یاد نمی گیری.

>2 سال پیش