روایت داستان «من و عمه خانم» از كتاب «خنده های بی صدا» در برنامه «قصه ظهر جمعه» در بخشی از داستان من و عمه خانم آمده كه در روزهای نزدیك به عید نوروز معلم از دانش آموزان خود، خواست در تعطیلات نوروز به فكر تهیه روزنامه دیواری باشند. >1 سال پیش
«قصه ظهر جمعه» داستان «دردسر تقلب» را روایت كرد آن روزها كه به مدرسه می رفتم و به قول پدرم هنوز سرد و گرم روزگار را نچشیده بودم و از امتحان و آزمون ترس عجیبی داشتم. >1 سال پیش
«حسود خان» قصه ای طنزآمیز از خاطرات دوران نوجوانی خبر خریدن خودروی شاسی بلند پدر مجید در كلاس همهمه ای به پا كرده بود؛ ادامه داستان را در «قصه ظهر جمعه» بشنوید. >1 سال پیش
داستان «من و نفر چهارم» به روایت «قصه ظهر جمعه» روزهای امتحان كه فرا می رسید پدر می گفت باید تمركز كنی جانم، تمركز نكنی، چیزی یاد نمی گیری. >1 سال پیش
داستان «من و موجود فضایی» در «قصه ظهر جمعه» روایت شد برنامه «قصه ظهر جمعه» كه هر هفته جمعه ها مهمان خانه ها می شود، این بار از كتاب «خندههای بیصدا»، داستان «من و موجود فضایی» را برای مخاطبان روایت می كند. >1 سال پیش
قصه جشن تولد در «قصه ظهر جمعه» برنامه «قصه ظهر جمعه» داستانی را از كتاب خنده های بی صدا برای شنوندگان خوانده است. >2 سال پیش