هفته نامه صدا و سیما همچنان قصه می گویم‌

كودكان پرخاشگر، لجباز یا بیش فعال را هم می‌توان با گفتن قصه آرام و به كودكی تبدیل كرد كه تمركز و حوصله گوش دادن دارد. قصه‌هایی كه كودك می‌شنود به او در یافتن راه‌حل مشكلات زندگی كمك می‌كند.

1400/10/19
|
12:14
|

با عذرا وكیلی سردبیر، تهیه‌كننده و مجری و گوینده پیش‌كسوت برنامه‌های خردسالان كه در سال‌های گذشته، جایزه قصه‌گویی از ای بی یو كی ژاپن را نیز كسب كرده است، در خصوص برنامه‌های كودك گفت‌وگو كرده‌ایم:
فكر می‌كنید چه مسائلی حقیقت قصه‌گویی را زیر سؤال برده است؟
مشكلات اجتماعی و اقتصادی معنای حقیقی قصه‌گویی را زیر سؤال برده است. درگذشته نه‌چندان دور، قصه‌گویی نوعی ارتباط میان نسل مادربزرگ‌ها و نوه‌ها بود و مادربزرگ‌ها تمام افكار نصیحت گرایانه و پندهای روزمره درون خانواده را با زبان كودكانه و شیوه‌ای جذاب برای آنان بیان می‌كردند، ولی مسائل اقتصادی و اجتماعی و همچنین فاصله‌های مكانی و دوری افراد از یكدیگر تاثیرعمده‌ای بر كمرنگ شدن قصه‌ها گذاشت.
آیا وضعیت قصه‌گویی در جوامع روستایی با جوامع شهری فرق دارد؟
به دلیل وجود مبانی مستحكم خانوادگی در جوامع روستایی، هنوز ارتباط مناسبی میان مادربزرگ‌ها و نوه‌هایشان برای قصه‌گویی برقرار است، ولی اشكال این جوامع نیز در این است كه قصه‌گویی روستایی در مسیر بسته‌ای می‌چرخد و تقریباً هیچ نوع ابتكار و تازه اندیشی در حوزه آن دیده نمی‌شود
برای تقویت قصه‌گویی چه كار باید كرد؟
ازلحاظ فرهنگی و آموزشی باید بیش‌تر روی مادران جوان سرمایه‌گذاری و تحقیق كرد و با دادن جزواتی از قصه‌های كهن به مادران می‌توان آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این زمینه رادیو و تلویزیون چه نقشی دارند؟
با اداهای كارتونی و لباس‌های سنتی نمی‌توان كودكان را به شنیدن قصه ترغیب كرد. حضور كودك در قصه‌های متنوع، موضوعی بسیار مهم است. نظرخواهی از كودكان به هنگام رخدادهای متنوع در قصه موجب می‌شود آنان كنجكاوی بیش‌تری برای شنیدن ادامه قصه از خود نشان دهند.
دوست دارید برای بزرگسالان هم قصه بگویید؟
از قصه گفتن برای كودكان بیش‌تر لذت می‌برم تا برای بزرگسالان، چون معتقدم كه با دنیای خیال و رویای كودكان كه خالی از هرگونه ریا و ملاحظاتی است، راحت‌تر می‌توان ارتباط برقرار كرد.
از تفاوت برنامه‌های كودك رادیو و تلویزیون بگویید؟
ما درگذشته برنامه«سلام كوچولو» را برای گروه سنی خردسال تولید می‌كردیم، ولی در تلویزیون، مرز خاصی بین برنامه‌های خردسال و كودك كشیده نشده و برنامه‌ای كه تولید می‌شود برای این دو گروه سنی مشترك است.
بیش‌تر برنامه‌های تلویزیون كه با عروسك برای گروه سنی خردسال تهیه می‌شود، الگوبرداری از برنامه شماست. فكر می‌كنید این برنامه‌ها از چه جایگاهی برخوردارند؟
این برنامه‌ها از ما الگوبرداری نكرده‌اند. چون كار با خردسال مشكل است مجبورند كه برای ارتباط با مخاطبان خود از عروسك استفاده كنند و یك نفر هم به‌جای عروسك صحبت كند؛ و چون فردی كه به‌جای عروسك صحبت می‌كند یك آدم‌بزرگ است حرف‌هایی كه زده می‌شود به سن و سال آن عروسك كه به‌جای خردسال است، نمی‌خورد و تهیه‌كنندگان كار كودك با مشكلاتی چون پرگویی و حرف‌های بزرگ‌تر از سن عروسك مواجه می‌شوند.
.
در برنامه«سلام كوچولو» چقدر به خواسته‌های بچه‌های امروزی توجه می‌كردید؟ آیا خردسال قصه‌های شما همان خردسال 37 سال پیش بود یا اینكه با بازی‌های رایانه‌ای و پلی‌استیشن آشنایی دارد؟
هرسال برنامه‌ریزی خاصی داشتیم. چون بچه‌های امروزی طالب بازی‌های رایانه‌ای هستند، فیلم‌های تخیلی می‌بینند و دوست دارند مثل مرد عنكبوتی از در و دیوار بالا بروند، ما هم حال و هوای بچه‌ها را درك می‌كنیم. به‌طور مثال در استودیو مجری‌ای داشتیم كه مثل مرد عنكبوتی به در و دیوار می‌چسبید و فضای قصه را عوض كردیم.
پس با پیشرفته شدن جامعه و آمدن رایانه و بازی‌های رایانه‌ای به خانه‌ها توانسته‌اید ارتباط نسل امروز را با قصه‌ها حفظ كنید؟
از ظرفیت همان‌ها، از اصطلاحات و قهرمانان آن‌ها می‌توان استفاده كرد و قصه كهن را بازآفرینی شكلی و نه مفهومی كرد، به‌گونه‌ای كه مخاطب برایش قصه‌ها نو و قهرمانان با همان دلاوری‌ها و منش‌های قهرمانان رایانه‌ای باشند، می‌شود. همچنان كه در مواردی آزمایش كرده‌ام و شده است..
آن زمان با چه گروهی كارمی‌كردید؟
امیرحسین سه سال ونیمه و سپهراد شش ساله كه مجری اصلی برنامه بودند؛ از ترنم، علی پنجه‌ای، علی اسدی، فاطمه و سید محمد سپهر ابو ترابی هم استفاده می‌كردم. از رامین به‌عنوان خواننده استفاده می‌كردم. گلریز وكیلی دخترم هم به‌عنوان دستیار تهیه و هماهنگی و فوزیه دریكوند صدابردار ثابت برنامه بودند.
بچه‌هایی كه آن موقع با من كار می‌كردند الان بزرگ شده‌اند
سال‌ها پیش در رادیو و حتی در دوبله رسم بر این بود كه به‌جای شخصیت‌های كودك، خود بچه‌ها حرف بزنند، با این روش، كار خیلی طبیعی‌ و باورپذیر می‌شد، ولی پس از مدتی این شیوه به سبب سختی‌هایش منسوخ شد و آدم‌بزرگ‌ها با درآوردن صداهای بچه‌ها به‌جای شخصیت‌های كودك حرف زدند. تنها كسی كه این رسم خوشایند را حفظ كرد و بر آن اصرار هم ورزید، من بودم و در تمام این سال‌هایی كه برنامه خردسال رادیو ایران را تهیه می‌كردم، حتی به این نكته توجه داشتم كه برای كارهای خردسالان از صدای كودكان بالای هشت سال یا نوجوانان استفاده نكنم. معتقدم این ویژگی یكی از دلایل توفیق برنامه«سلام كوچولو» بوده و باعث شیرینی كار شده است. حتی برای من راحت‌تر بود كه چهار تا بچه باسواد و بزرگ‌تر را بیاورم و صداسازی كنم، ولی بداهه‌گویی و سادگی كار است كه باعث جذابیت می‌شود. صحبت كردن با بچه‌های سه ساله شیرینی خاصی دارد. بچه‌های خردسال گاهی اشتباه حرف می‌زنند، گاهی جمله‌ها را ناقص ادا می‌كنند و كاملاً غرق برنامه نمی‌شوند، مثلاً من دارم حرف می‌زنم وسط حرف من صدای موتور می‌شنود و می‌گوید«صدای موتور» و فكرش از استودیو خارج می‌شود و من باید به‌ نوعی او را برگردانم.
بهترین شیوه برنامه‌سازی برای برنامه‌های خردسال چه می‌تواند باشد؟
در برنامه خردسال ما قدم به دنیای گروه آن‌ها می‌گذاریم كه شامل همه‌چیزهای طبیعی كه در یك روز برای خردسال ممكن است پیش بیاید بدون سانسور و بداهه گویی بیان می‌كنیم.
به طول مثال ممكن است بچه كه وارد استودیو می‌شود حوصله نداشته باشد دلیلش شاید به خاطر آن باشد كه شاهد بگو و مگوی پدر و مادرش بوده. یك روز بچه بسیار شاداب است و آن به خاطر برخورد مناسب خانواده، خوردوخوراك است. یك روز همین بچه از خواب وحشتناكی كه دیده تعریف می‌كند و برعكس روزی از خواب خوبی كه دیده صحبت می‌كند. از تفریح شب گذشته بگوید و گاهی به بدقولی پدر و مادرش اشاره داشته باشد و ما سعی می‌كنیم در برنامه به این موضوعات بپردازیم. وقتی بچه‌ها این مسائل را در برنامه تعریف می‌كنند مجری وظیفه دارد كه آن‌ها را هدایت كند به‌طور مثال بگوید اگر بزرگ‌تر عصبانی می‌شود و فریاد می‌زند این نباید روی رفتار شما تأثیر بگذارد. درعین‌حال خانواده و بزرگ‌تر خانه وقتی برنامه را می‌شنود متوجه این مهم می‌شود كه این مسائل كه گاهی از روی غفلت از آن‌ها می‌گذریم چقدر روی كودكشان تأثیر می‌گذارد..
ما در برنامه«سلام كوچولو» بیش‌تر مسائل اخلاقی را بیان می‌كردیم و از منظر روان‌شناسی به خانواده‌ها آموزش می‌دادیم. رفتار با كودك، صحبت كردن و گفتار خوب از مهم‌ترین اهداف برنامه بود.
بهترین شیوه برنامه‌سازی برای برنامه‌های خردسال همین شیوه‌ای بود كه ما در پیش‌گرفته بودیم، بدون حضور عروسك، صداسازی‌های بیخودی و اضافه. در دنیای طبیعی كودك، صحبت‌ها و حرف‌ها بی غل و غش مطرح می‌شود، درست مثل رفتار مادر و فرزند و با آن صمیمیت و به آن سادگی با خردسال صحبت می‌كردیم.
فكر می‌كنید بچه‌های امروزی به رادیو گوش می‌دهند؟
بله، گوش می‌دهند به خاطر اینكه سعی می‌كنیم بزرگ‌ترها را علاقه‌مند به گوش دادن برنامه بكنیم. وقتی بزرگ‌تر پیچ رادیو را باز كند و كوچك‌تر آن را بشنود حتماً به آن علاقه‌مند می‌شود. چون فضای برنامه بسیار شاد است و به زبان بچه‌ها ساخته می‌شود.
متن‌های برنامه«سلام كوچولو» را چه كسانی می‌نوشتند و به چه صورت نوشته می‌شد؟
نویسنده برنامه، شهربانو اورنگیان بود و گاهی خودم هم می‌نوشتم.
طبق تقویم به موضوعات روز برنامه توجه می‌شد. به‌طور مثال در هفته دفاع مقدس چون مرتب از رادیو و تلویزیون بزرگداشت این ایام اعلام می‌شد سعی می‌كردیم به كودك بگوییم كه چرا بزرگ‌ترها در این هفته به این موضوع اهمیت می‌دهند، البته با زبان كودكانه خودشان. یا در روز آتش‌نشانی به بچه‌ها می‌گفتیم كه چرا این روز، روز آتش‌نشانی است و كسانی كه پدرشان آتش‌نشان است چقدر كارشان سخت است. برنامه روزهای ویژه از ولادت ائمه گرفته تا شهادتشان را خانم اورنگیان می‌نوشت و این نوشته‌ها به همراه شعر و سرود و قصه برای پخش آماده می‌شد. خانم اورنگیان باهدف من در برنامه آشنا بود.
برنامه«سلام كوچولو» تا امروز چه توفیقاتی به دست آورده است؟
سال‌های سال این برنامه در جشنواره‌های داخلی مقام اول را به دست آورده بود. مسئولان رادیو در پكن تقاضای یك ورك شاپ را از من داشتند و من در زمینه تهیه و اجرای كودك آن را انجام دادم كه بسیار هم با موفقیت روبه‌رو شد.
دوست ندارید در تلویزیون هم برنامه‌ای برای خردسالان تهیه كنید؟
علاقه ندارم. بااینكه سال‌ها و بارها از من خواسته‌شده كه در تلویزیون برنامه داشته باشم، این كار را قبول نكرده‌ام، چون خردسالان با صدای من آشنا هستند و من دوست دارم همان آشنایی در ذهن آن‌ها باقی بماند. رادیو شنونده خاص خودش را دارد. شنونده‌هایی داریم كه به رادیو وابسته هستند و با رادیو زندگی می‌كنند و من برای آن‌ها برنامه را درست می‌كنم. حالا این تعداد چه كم باشد چه زیاد من متعلق به آن‌ها هستم و به وفاداری آن‌ها احترام می‌گذارم.
تا حالا شده میهمانانی كه برای كارشناسی به رادیو دعوت می‌شدند مشتاق دیدن شما و گروه باشند؟
یادم می یاد در هفته دفاع مقدس بود كه امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش در بازیدی كه از رادیو داشت مشتاق بود كه به استودیوی ما هم سر بزند. فرماندهان ارتش هم من و هم عوامل گروه را مورد لطف خود قراردادند و هدایایی دادند. یك‌بار هم سردار احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی در استودیو از بچه‌ها پرسیدند چه دوست دارید و بچه‌ها هم از علایقشان گفتند من هم گفتم یك بنز مدل‌بالا می‌خواهم كه مجبور نباشم این‌همه پله را بالا بیایم و با آن راحت تا كنار ساختمان شهدای رادیو بیایم ایشان هدایای بچه‌ها را فرستادند و یك ماشین بنز مدل‌بالا و كنترل از راه دور برای من فرستاده بودند.
اگر قرار باشد شبكه كودك راه‌اندازی شود تا چه حد اعلام آمادگی می‌كنید؟
مسئولان باید توجه داشته باشند تا زمانی كه گروه منسجم و كارآمدی در زمینه كار برای كودك انتخاب نكرده‌اند تصمیم به این كار نگیرند.

شنیدیم گلریز دختر شما چند سالی است كه سردبیر برنامه«شب به‌خیر كوچولو» است، چقدر حامی او هستید تا روزی جا پای شما بگذارد؟
گلریز چون از نوزادی در كنارم بوده، تمام چم‌وخم‌های كار در رادیو را بلد است، خط قرمزها را می‌شناسد و می‌داند كه چطور برنامه بسازد كه موردپسند مخاطب باشد. او در این زمینه (كار برای كودك) میوه رسیده‌ای شده كه تحویل سازمان داده‌ام. من هیچ‌گونه دخالتی در كارش ندارم، چون ازلحاظ تعهد كاری، اخلاق، رفتار، وقت‌شناسی و ... قبولش دارم.
به‌عنوان مجری باسابقه خردسالان چه پیامی برای خانواده‌ها دارید؟
اگر كودكشان به بازی‌های رایانه‌ای علاقه‌مند است، خیلی به این مسئله افتخار نكنند. آگاهی و دانایی برای كودك خوب است، ولی ضررهایی دارد كه بعدها متوجه می‌شوند چه اشتباهی كرده‌اند كه بچه‌شان را پای رایانه نشانده‌اند. پدر و مادر خوشحال هستند كه الان بچه سرش گرم است، ولی بعد می‌فهمند كه چه بلایی سرشان آمده است.
آیا الان هم با رادیو در ارتباط هستید؟
برای ایرانصدا قصه می‌گویم. همچنین با رادیو تهران همكاری دارم و شب‌های جمعه برای بچه‌ها قصه می‌گویم.
و حرف آخر؟
مخاطب حرفم، بزرگان و مسئولان هستند. در جهانی كه كودكان بسیاری از نداشتن غذا و سرپناه مجال زندگانی نمی‌یابند ترسیم رؤیای آینده‌ای سعادتمندانه برای آنان چه سودی دارد. اگر كودكان را دوست دارید عمل كنید، حرف زدن بس است

دسترسی سریع