تسنیم 50 سال با قصه‌های رادیویی مادربزرگ

عذرا وكیلی پایه‌گذار بسیاری از اتفاقات بزرگ و ارزشمند در رادیوست؛ او را تنها به نام برنامه «سلام كوچولو» می‌شناسند در حالی‌كه او پایه‌گذار خیلی از برنامه‌ها از جمله ویژه نابینایان یا ساخت برنامه برای بچه‌های بی‌سواد در رادیو بوده است.

1403/01/14
|
17:39
|

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در ذهنم خاطره عذرا وكیلی را جست‌وجو می‌كنم. بچه كه بودم رادیو را با صدای او می‌شناختم. یادم می‌آید صبح‌ها با عشق به برنامه «سلام كوچولو» از خواب بیدار می‌شدم و دست و صورت نشسته و بی‌توجه به مادر كه برای خوردن صبحانه صدایم می‌كرد، رادیو را روشن می‌كردم و برنامه را گوش می‌دادم و چه شیرین بود این لحظات.

شب هم به عشق برنامه «شب بخیر كوچولو» با آن ترانه ماندگارش و قصه شیرینی كه مریم نشیا تعریف می‌كرد، می‌خوابیدم. این خاطره خوب در ذهن تك‌تك‌مان است، خاطراتی كه برایمان شیرین است و ماندگار. طبیعی است عشق عذرا وكیلی به رادیو باعث شد برنامه «سلام كوچولو» قدمت نیم قرنی داشته باشد.

پای صحبت‌های او نشستیم.

ال 1402 برایم سخت بود

* چند روزی است كه وارد سال جدید شده‌ایم؛ سال 1402 برایتان چطور گذشت؟

من همیشه شكرگزار خدا هستم. اگر بخواهم از زندگی شخصی‌ام بگویم باید اشاره كنم كه سال 1402 برایم سخت بود. به دلیل اینكه همسرم بیماری‌ای گرفت كه هنوز هم باید از او مراقبت كنم اما با وجود همه سختی‌ها همیشه شكرگذار خدا هستم. حالا باید ببینم كه سال جدید با وعده‌هایی كه پزشكان برای همسرم دادند، چه اتفاقی می‌افتد.

برنامه‌های رادیویی 1402 را متفاوت دیدم

* اگر بخواهید رادیو را امسال ارزیابی كنید، درباره‌اش چه خواهید گفت؟

واقعیت این است چون من بیشتر وقتم را در خانه می‌گذرانم و با همسرم تنها هستیم، مرتب رادیو روشن است. یعنی می‌خواهم بگویم كه در 24 ساعتی كه می‌گذرد تقریباً 12 ، 13 ساعت رادیو را گوش می‌دهم. رادیو روشن است و من در حال استراحت یا در حال كار. باید بگویم كه برنامه‌های رادیو راسال 1402 بسیار متفاوت دیدم و پیش خودم فكر كردم نیروهای جوانی كه این طور با انگیزه كار می‌كنند، چقدر می‌توانند در آینده رادیو را سر پا نگه دارند. مسلماً برنامه‌های رادیو هر چه مفیدتر باشد، شنونده بیشتری جذب می‌كند. تزریق نیروهای جوان و روحیه آنها در كار بسیار عالی است.

پیشنهاد می‌كنم دستِ ایده‌پردازان رادیو را بازتر بگذارید

* با توجه به اینكه صداوسیما مسیر تازه‌ای در برنامه‌سازی چه در تلویزیون و چه در رادیو آغاز كرده، چه پیشنهادی برای آینده رسانه ملی دارید؟

واقعاً این طور كه پیش می‌رود و من سال 1402 شنونده رادیو بودم، فكر می‌كنم بچه‌هایی كه دارند كار می‌كنند با ایده‌‌های بسیار قشنگ مسیر را درست می‌روند. پیشنهاد می‌كنم دست‌شان را بازتر بگذارید و اجازه بدهید ایده‌های تازه و نویی كه به ذهن‌شان می‌رسد را انجام بدهند. مسلماً به نتایج خوبی ختم خواهد شد.

آرزویی شخصی و رادیویی

* بسیاری در هنگام تحویل سال آرزو می‌كنند؛ آرزوی شما چه بود؟

آرزو كه زیاد داشتم. بهترین و بزرگترین آرزویم این بود كه هیچ پدر و هیچ مادری شرمنده بچه‌هایش نشود. سفره‌شان خالی نشود.سلامتی و محبت و دوستی باشد. صحبت از جنگ نباشد و پدر و مادری شرمنده فرزندش نباشد.

* چه آرزویی برای خودتان و رادیو دارید؟

برای خودم كه بعد از پنجاه و یكی دو سال كار در رادیو و الان كه تقریباً به دلیل مشكلاتم كنار كشیدم، این است كه همیشه نام نیكی از من باقی بماند. اگر برنامه‌ای از قدیم همچنان پخش می‌شود كه تهیه‌كننده یا مجری‌اش من بودم، آرزو دارم هركسی كه بشنود بگوید كه خانم خوب و بی‌آزار بود.كاری به كار ما نداشت و فقط ذكر و فكرش كار بود و به دنبال كارهای شخصی خودش بود.

اما آرزویم برای رادیو این است كه جوان‌ترها كه كار را به دست گرفتند همیشه پویا بوده و به دنبال طرح‌های نو باشند. كارشان را سعی كنند درست انجام بدهند و رقابت سالم بین‌شان رقم بخورد. قدیم‌ها كه ما هم كار می‌كردیم، رقابت داشتیم، اما سالم. همیشه آرزوی خوب برای یكدیگر داشتیم.

پایه‌گذار بسیاری از نوستالژی‌ها/ از ساخت برنامه برای نابینایان تا بچه‌های بی‌سواد

* آیا كاری بوده كه دلتان می‌خواست انجام بدهید اما فرصتش نشده؟

اگر این سؤال را از كسی كه فرض كنید 25 سال كار كرده و بعد بازنشسته شده، بپرسید ممكن است بگوید بله كار دیگری می‌خواست انجام بدهد اما فرصت نشد، اما من 51 – 52 سال در حوزه‌های مختلف برنامه‌های رادیویی كار كردم. از ساخت برنامه برای كودكان گرفته تا بزرگسالان. از برنامه‌های مذهبی گرفته تا برنامه‌های طنز... پایه‌گذار خیلی از برنامه‌ها بودم از جمله برنامه نابینایان یا ساخت برنامه برای بچه‌های بی‌سواد كه آنها را به رادیو بیاوریم. برای برنامه‌های مذهبی تقدیر شدم. برای تمام شبكه‌ها اعم از جوان، فرهنگ، سراسری، معارف، قرآن و ... كار كردم و هر آنچه در توانم بوده انجام دادم. بنابراین فكر نمی‌كنم كاری بوده و من دلم می‌خواست انجام بدهم اما نشد.

دسترسی سریع