زبان فارسی در استانبول

یدالله گودرزی در نوشتاری به كلمات فارسی رایج در تركیه و بویژه استانبول پرداخته است.

1400/10/07
|
12:13
|

به گزارش شبكه رادیویی ایران، این شاعر، پژوهشگر و مدیر گروه فرهنگ و ادب رادیو ایران در یادداشتی كه در اختیار ایسنا قرار داده نوشته است: «زبان فارسی در سرزمین آناتولی و تركیه امروزی، موضوعی درازدامان، جالب و بایسته پژوهش‌های میدانی و محیطی است.

نشانه‌های پارسی در جای‌جای این سرزمین به چشم می‌خورد و موزه‌ها و مجموعه‌های سرزمین عثمانی و آثار تاریخی و قدیمی این سامان سرشار از خط و زبان فارسی است، به گونه‌ای كه می‌توان گفت علاوه بر رسمیت زبان فارسی در امپراتوری عثمانی در یك دوره چندصدساله، این زبان، زبان فرهنگ و ادب نیز بوده است.

كتاب‌ها، نگاره‌ها، دیوارنوشته‌ها، حكاكی‌ها و كتبیه‌ها مشحون از خط و نثر و شعر فارسی است. امروزه نیز از آن همه، اصطلاحات، نشانه‌ها، واژه‌ها و ردپاهای زیادی برجای مانده است. بسیاری از واژه‌های شعر و نثر تركی، فارسی هستند و این نشان از نزدیكی به ایران دارد. پژوهشگران در گذشته رقم واژه‌های فارسی را در تركی استانبولی بالای پنجاه‌هزار ذكر كرده‌اند. امروزه اگرچه به علت تحولات و تطورات مختلف این تعداد كمتر شده اما باز هم تركیبات و واژه‌های فارسی بسیاری در تركیه امروزی می‌توان دید.

در سفری كه پیش‌تر به برخی نقاط به ویژه استانبول داشتم تركیبات و كلمات بسیاری را دیدم كه شناسنامه ایرانی دارند و نماد و نشانی از نزدیكی دو مردم محسوب می‌شوند.

كلماتی از این دست كه مشتی نمونه خروار است همچنان در زبان تركی استانبولی رواج دارند و برخی از آن‌ها را متاسفانه ما كمتر به كار می‌بریم. (مثلا در تركیه به خط مترو، گذرگاه می‌گویند یا به اطلاعات، دانِشما.)
آتش، آگاه، آسوده، آشنا، آواز، آرزو، آزاد، باغ، بهار، بختیار، برابر، برادر، برباد، اندام، جانباز، سرخوش، چون‌كه، تخته، انبار، چنار، بازار، تاوه، استاد، برنج، جامه‌شوی، شاگرد، مژده، درد و درمان، چركین، چوپان، داماد، دانه، دهلیز، دوست، اشكنبه، چابك، هاوج(هویج)، هیچ، اگر، هركس، هر، همین، پنجره، جواهر(جمع گوهر)، سردار، سفره، كوچك، نشان، میدان، بوستان، گلستان، چشمه، جهانگیر، بالَك(ماهی) و... .

مناطق مختلفی در استانبول وجود دارد كه نام‌های ایرانی بر پیشانی‌شان نقش بسته است؛ مثل محله جهانگیر، امیرگان، خیابان بهاریه، كورچشمه، كاخ خدیو، مسجد شهزاده. در تركیه برای تقسیم روزها از عنوان ایرانی «هفته» استفاده می‌شود و نام بیشتر روزها فارسی است: پازار، چهارشنبه، پرشنبه(پنجشنبه)، جمعه.

نام فصل‌های بهار و پاییز چنین است: «ایلك بهار و سون بهار»

زبان تركی استانبولی نیز همچون فارسی قابلیت تركیب‌سازی بالایی دارد و تركیب‌ها و برساخته‌های بسیاری می‌توان یافت كه از تركیب دو واژه فارسی مثل «دولابدره» یا تركی و فارسی ساخته شده و كاربرد فراوانی دارند. به برخی از آن‌ها اشاره می‌كنم كه جالب و شگفت‌انگیز است و نشان از عمق راهبردی زبان فارسی است.

یكی از واژه‌های كهن فارسی «كوی» است كه از آن «كویچه = كوچه» هم ساخته شده، در تركیه از این كلمه و چند واژه فارسی دیگر به عنوان پسوند یا پیشوند استفاده شده و تركیب‌های فراوانی به وجود آمده كه نمونه‌هایی را می‌بینید:

كوی: باقركوی، قاضی كوی، تپه كوی، كاراكوی، جنگل كوی، ینی كوی، انجیركوی، اورتاكوی، چكمه كوی

خانه: گلحانه (گلخانه)، شیشانه (ششخانه)، طربخانه، حستانه(خسته‌خانه به معنی بیمارستان)، كاغذخانه، توپخانه، كارخانه، كتابخانه

تپه: گُل تپه، سیران تپه، گُزتپه، سنجاق تپه، مال تپه،

سرای: سولوسرای، گالاتا سرای، توپكاپی سرای، آكسرای(آق سرای)،

چه: دكانچه، دلمه باغچه، فنرباغچه

شهر: آتاشهر، بویوك شهر

دره: دولاب‌دره، نارلی دره، بویوك دره، و....

آن‌چه آمد محصول استقرای كوتاه نگارنده بود وگرنه این وجیزه حرفی است از هزاران كاندر عبارت آمد.»

دسترسی سریع