تاثیر وجودش تا سال‌ها باقی خواهد ماند

وی معلمی توانمند و استاد سینما بود، جذاب سخن می گفت و دلباختگی خویش را به زبان فارسی در هر محفلی آشكار می كرد

1399/07/22
|
12:51
|

اكبر عالمی كارگردان سینمای ایران پس از چند روز بستری در بیمارستان نیمه‌های شب سه شنبه بر اثر بیماری كرونا درگذشت.
اكبر عالمی مجری و كارشناس تلویزیون، استاد دانشگاه تربیت مدرس و كارگردان ایرانی است كه غالب كارهای وی در ژانر مستند عرضه شده‌اند. وی فارغ‌التحصیل رشته‌ی سینما از دانشكده هنرهای دراماتیك و دارای مدرك دكترای سینما از انگلستان است. وی از سال 1379 تا 1386 عضو فرهنگستان هنر و فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده‌است.
از طرف رادیو ایران درگذشت استاد اكبر عالمی را به خانواده آن بزرگوار و جامعه هنری و رسانه ای كشور تسلیت می گوییم.

اكبر عالمی درباره گویندگی و اجرا صاحب فن بوده است و به یاد او یكی از یادداشت های ارزشمندش را مرور می كنیم.
« الزامات گویندگی در رادیو و تلویزیون »
* دكتر اكبر عالمی
نوآوری، یكی از مختصات هنر است و در هنر تولید برنامه‌ها برای تلویزیون در درجه اول، شناخت مخاطب و هدف از تولید برنامه را باید تعریف كرد. همچنین روان‌شناسی تاثیر، بسیار مهم است. گویندگان تلویزیون كه در خط اول تماس با تماشاگران هستند، زیر ذره‌بین نگاه مخاطبان گوناگون قرار دارند. گویندگان، نماد و نشانه سلیقه یك ملت محسوب می‌شوند. گاه نوع لباس آنها از نگاه كارگردان هنری یا تهیه‌كننده مغفول واقع می‌شود.
در كلام و گویش (گویش رسمی مانند برنامه‌های خبر، برنامه‌های صمیمی و خودمانی) اشتباه‌های زیادی را شاهد هستیم. در برنامه خبر، از واژه فله یا فله‌ای استفاده كردن صحیح نیست! با كمال تعجب در برنامه هواشناسی خبر، مجری به سیاست آمریكا اشاره كرد كه كار بسیار ناپسندی بود. حتی در برنامه‌های خودمانی و صمیمی هم نباید از واژگان لغو مانند خفن، گاف، رو كم‌كردن، بچه پررو، سوتی، سه سوت، از این داستان چی به من می‌ماسه؟!، كف‌كردن و ترش كردن استفاده كرد كه براستی نابخشودنی است. فراموش نمی‌كنیم كه سرتاپای تمام برنامه‌های تلویزیونی فرهنگساز است و اگر از شیوه تبلیغات مستقیم استفاده كنیم، تلویزیون به صحنه نصیحت و فرمایش‌ تبدیل می‌شود. همیشه نصیحت كردن را به هنرمندان واگذار كنید. برنامه‌سازی در تلویزیون، همانند راه رفتن روی لبه تیغ است. كلام همانند آبشار باید بر زبان مجری برنامه‌های تلویزیون جاری باشد. پدران و معلمان ما یادآور می‌شدند كه برای ادای كلمه، یادتان نرود كه گلو چهل پله دارد و این به آن معناست كه واژگان دارای معنای بیرونی، میانی و درونی هستند. برایتان مثالی می‌آورم: سی و چند سال پیش، یك گوینده ناشی كه گزارشگر تلویزیون بود و حتی لباس پوشیدن بلد نبود، به سراغ استاندار یكی از استان‌های كشور رفت و سوال خودش را با این عبارت آغاز كرد: «آقای استاندار، برای بهتر برگزار شدن انتخابات در حوزه این استان، شما چه تمهید یا تمهیداتی اندیشیده‌اید؟» حال آن كه به جای واژه تمهید كه دوپهلوست، باید می‌گفت تدبیر یا تدابیر. متاسفانه با گذشت چند دهه، گویندگان همچنان به جای واژه زیبا و ارزشمند تدبیر، از تمهید استفاده می‌كنند! گناهی نابخشودنی است اگر به جای واژه بخش، بگوییم آیتم، یا در عوض هنر مفهومی، بگوییم كانسپچوال آرت، اسنایپر و هزاران واژه نامانوس دیگر؛ كه استفاده نابجا از واژگان غربی، یك گناه فرهنگی است. بدون تعصب و با تكیه بر واقعیت‌های تاریخی در ادبیات فارسی، واژگان عربی، وارد و بومی شده‌اند. همین‌طور واژگانی مانند تلفن، رادیو یا تلویزیون... و نمی‌توان آنها را از زبان فارسی اخراج كرد، همان‌گونه كه كالسكه و سماور را نمی‌توانیم كنار بگذاریم. هنگامی‌كه كه هجوم واژگان عربی رخ داد، به همت ایرانیان واژگان عربی هم دچار دگردیسی شدند یا بهتر است بنویسم، بومی شدند و ایرانیان آنها را هضم كردند تا شاید دگرگون شوند، اما تا جایی كه مقدور است، باید از واژگان فارسی استفاده كنیم؛ اگر نبود، عربی و اگر ناچار بودیم، فرانسه و سپس از انگلیسی می‌توانیم استفاده كنیم. اولین تحصیلكرده‌های ما و دانشجویان ایرانی در دوران امیركبیر به فرانسه رفته بودند. واژگانی مانند گیشه، بلیت، اكران، همه و همه از آن دوران است. فرهنگستان زبان، واژه‌های زیبا و خوش آوا را به جامعه پیشنهاد كرد و چه زیبا جا افتادند؛ مانند: بیمارستان، زایشگاه، كودكستان، دانشگاه و ورزشگاه. اما درباره توطئه‌ای كثیف علیه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در روزگار مدیریت شادروان دكتر حسن حبیبی و لودگی آدم‌های نابخرد و این كه معادل كش لقمه یا دراز آویز زینتی را به استادان فرهنگستان نسبت دادند، در مقوله‌ای جداگانه به این اتهام كثیف اشاره می‌كنم. پس تا آن زمان موضوع را مسكوت می‌گذارم و دراین فرصت اندك مطلب دیگری را یادآور می‌شوم: تا جایی كه ممكن است، نگویید گاها، بعضا یا خواهشا كه اگر این‌گونه سخن بگویید، به منزلت و جایگاه و شخصیت خودتان لطمه می‌زنید. بگویید گاه، گاهی، بعضی یا برخی. بگویید: خواهش می‌كنم یا خواهش می‌كنیم. در مقوله‌ای دیگر، یادمان باشد كه عبارت: می‌تونم سوال كنم؟ می‌تونم كمك كنم؟ می‌تونم نگاه كنم؟ در گویش خودمانی صحیح است و نباید از ساختار من درآوردی استفاده كرد. افعال كمك كردن و نگاه كردن را برای تمام ضمایر صرف كنید تا منظور نظر من آشكار شود. حتی در برنامه‌های صمیمی و خودمانی نباید از ضمیر اول شخص مفرد استفاده كنیم. سعدی می‌گوید: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.

دسترسی سریع