نوروز امسال به ناچار تهران در منزل در كنار مادرم هستم

مرجانه گلچین بازیگر سینما و تلویزیون در گفت و گو با رادیو ایران گفت: خیلی وقت است بیرون نرفته‌ام البته چون جز من و مادر كسی نیست مجبور هستم برای خرید ملزومات زندگی بیرون بیایم ولی خیلی كم بوده است.

1399/01/10
|
19:16
|

به گزارش شبكه رادیویی ایران، مرجانه گلچین در برنامه «فرش بنفشه» درباره عید امسال و روزهای قرنطینه گفت: نوروز امسال به ناچار تهران در منزل در كنار مادرم هستم و از او مراقبت می‌كنم. اگر سال‌های پیش بود قطعا شمال بودم. خیلی وقت است بیرون نرفته‌ام البته چون جز من و مادر كسی نیست مجبور هستم برای خرید ملزومات زندگی بیرون بیایم ولی خیلی كم بوده است. خیلی چیزها را مجبورم سفارش بدهم و جلوی در منزل تحویل بگیرم.
او در ادامه درباره اینكه چطور در روزهای قرنطینه وقت می‌گذراند، توضیح داد: برنامه‌های عقب‌مانده زیادی داشتم. كتاب‌هایی كه باید می‌خواندم. هر كدام از شبكه‌ها برنامه‌های تلویزیونی جالب و زیادی دارند. در كنار آن از طریق تلفن با اقوام و دوستان در ارتباط هستم.
این بازیگر افزود: برنامه‌ریزی كرده بودیم بعد از یك سال به دید و بازدید برویم. چون گرفتاری‌ها و روزمرگی‌ها نمی‌گذارد مثل سابق اقوام را ببینیم. اما در این شرایط فعلی به ارتباط تصویری و تلفنی بسنده كردیم. خدا پدر و مادر كسی كه این نرم افزارها را طراحی كرد بیامرزد. حداقل از این طریق می‌توانیم اقوام را ببینیم و سال نو را تبریك بگوییم.
گلچین در ادامه درباره كارهای تازه‌اش گفت: یك مجموعه كار كرده‌ام كه فكر می‌كنم هفت یا هشت روز دیگر پخشش شروع شود. در «شام ایرانی» كه در شبكه نمایش خانگی عرضه می‌شود هم حضور داشته‌ام. در این برنامه غذای شمالی پخته‌ام. همچنان سنگرمان را حفظ كرده‌ایم. نمی‌دانم چرا بعضی‌ها تعجب می‌كنند كه ما هم آشپزی می‌كنیم. خدا را شكر می‌كنم كه حرف مادرم را جدی گرفتم و در این زمینه متكی به دیگران نیستم.
گلچین توضیح داد: اگر زندگی را بخواهیم به دو بخش تقسیم كنیم زندگی قبل از كرونا و زندگی بعد از كرونا، به نظرم خیلی اتفاق عجیب و غریبی بود كه افتاد. بیشترین درسی كه به ما داد این بود كه قدر یكدیگر را بدانیم. ظاهرش اینطور است كه یك سرماخوردگی است و پروسه‌ای دارد و طی می‌كند و تمام می‌شود. اما الان یكی از دوستان من گرفتار شده است و شما نمی‌دانید من چقدر بی‌تاب هستم. شما به این اتفاقات كوچك، كوچك نگاه نكنید چون می‌تواند یك فاجعه بزرگ به همراه داشته باشد. پشت سرهم حرف زدن‌ها، نامهربانی‌ها زیاد شده است. نمی‌دانم چرا دنیایی شد كه آدم‌ها انگار می‌خواهند هر چه ناكامی در زندگی‌شان داشته‌اند را سر طرف مقابل بریزند. یك پستی می‌گذاری یك حرفی میزنی این همه نامهربانی می‌بینی. این بیماری برایمان درس بزرگی شده است كه خیلی قدر یكدیگر را بدانیم و در لحظه‌ها زندگی كنیم. لحظه‌هایی كه می‌توانند طوری باشند كه ما اینقدر دچار تاسف نشویم كه كاش اینطور نبود. در آخر آرزوی صبر دارم برای هموطنانم و اینكه با یكدیگر مهربان باشند.

دسترسی سریع