آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی به لقاءالله پیوست

عالم ربانی آیت‌الله نصرالله شاه آبادی عضو مجلس خبرگان رهبری و فرزند مرحوم محمدعلی شاه‌آبادی استاد امام خمینی (ره) دار فانی را وداع گفت.

1396/12/21
|
13:07
|

این عالم ربانی پس طی مراحل درمانی در بیمارستان بقیه الله تهران امروز به دیدار معبود شتافت.

نگاهی به سیره زندگی بیت معظم شاه آبادی:
یكی از رجال نامی علم و دانش كه به تهران مهاجرت كرد و با سكونت وی در آن شهر، یكی از بیوت اصیل علمی و اجتماعی تهران پدید آمد، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدجواد حسین‌آبادی اصفهانی است، كه سرسلسلة خاندان معظم «شاه‌آبادی» است. وی و فرزندانش آیت‌الله حاج شیخ احمد مجتهد بیدآبادی (م 1357 ق)، آیت‌الله شیخ علی‌محمد الشریف (م 1373 ق) و مرحوم آیت‌الله حاج میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، همه از علمای محترم اصفهان و تهران بودند، كه با گذشت زمان‌های طولانی از وفاتشان، هنوز ذكر جمیل آنان بر خاطر عاطر یاران می‌گذرد.
این نوشته­، نگاهی گذرا به زندگی حضرت مستطاب آیت‌الله آقای حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی دارد؛ شخصیتی بزرگ كه یادگار آن دودمان كهن در دوران كنونی بوده و منشأ آثار بسیار در تهران، قم و مشهد مقدس بوده است.
نیای آیت الله نصرالله شاه آبادی­، مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدجواد مجتهد اصفهانی (م 1312 ق) ـ از شاگردان و مُجازین صاحب جواهر و صاحب ضوابط ـ و پدر بزرگوارش آیت‌الله حاج میرزا محمدعلی شاه‌آبادی (1292ـ 1369 ق) و برادرانش حضرات آیات: حاج شیخ محمدجواد، حاج شیخ حسین، حاج شیخ محمد، حاج شیخ نورالله، حاج شیخ روح‌الله، شهید حاج شیخ مهدی، و آقایان حاج حسن و حاج عباس شاه آبادی بوده اند. با این بیت شریف، ده‌ها نفر از علمای بزرگ قم و تهران وابستگی سببی و نسبی دارند كه ذكر آن‌ها خارج از حوصله این مقال است.
مادرش، صبیّه محترمه فقیه و مجتهد متنفذ قم، مرحوم آیت‌الله حاج سید صادق روحانی قمی (م 1338 ق)، و دایی‌هایش حضرات آیات: حاج میرزا محمود روحانی، حاج میرزا ابوالحسن روحانی، حاج سید فخرالدین روحانی، حاج سید ابوالقاسم روحانی و حاج‌آقا احمد روحانی، و پسردایی‌هایش حضرات آیات: حاج سید محمد و آقا سید صادق روحانی (فرزندان حاج میرزا محمود روحانی)، حاج سید مهدی و حاج سید هادی روحانی (فرزندان حاج میرزا ابوالحسن روحانی)، حاج سید محمدعلی و حاج سید محمدمهدی روحانی (فرزندان حاج سید ابوالقاسم روحانی) و پسرخاله‌هایش حضرات آیات: حاج شیخ محسن حرم‌پناهی و حاج سید مصطفی برقعی بوده‌اند. پدر بزرگوار اخوان شاه‌آبادی، مرحوم آیت الله آقای حاج میرزا محمدعلی شاه‌آبادی است. فقیهی بزرگ و عالمی سترگ كه با گذشت حدود 70 سال از وفاتش، آوازه‌اش در حوزه‌های علمی شیعه طنین‌افكن است. آن مرحوم در تهران از درس‌های حضرات: آیت‌الله شیخ محمدحسن آشتیانی، حكیم جلوه و میرزا هاشم اشكوری و در نجف اشرف از دروس آیات عظام: آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین خلیلی و شیخ‌الشریعه اصفهانی بهره‌های فراوان برد و به كمال فقاهت و اجتهاد نائل آمد. پس از فوت مرحوم آخوند، به سامراء رفت و به مدت یك سال از دروس آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی بهره بُرد و از ایشان به دریافت اجازه اجتهاد نائل آمد. ­
سپس به تهران باز آمد و در مدت 17 سال اقامت در آن، به اقامة جماعت (در مسجد جامع) و تألیف و تدریس و تربیت شاگردان و مبارزه با رضاخان پرداخت و در سال 1347 ق. به قم آمد و به تدریس علوم عقلی و نقلی و عرفان و فلسفه پرداخت و شاگردان نام‌آوری را همچون امام خمینی، میرزا هاشم آملی، سید كاظم شریعتمداری، حاج‌آقا روح‌الله كمالوند خرم‌آبادی، آخوند ملاعلی همدانی، میرزا خلیل كمره‌ای، میرزا حسن یزدی، سید حسین قاضی تبریزی، شیخ راضی تبریزی، سید رضا بهاء‌الدینی، سید سجاد علوی گرگانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید علی بهشتی بابِلی پرورش داد.
وی در سال 1354 ق، به تهران بازگشت و به فعالیت‌های دینی و علمی و سیاسی خود پرداخت. او در مسجد جامع (شبستان شاه آبادی) به اقامه جماعت و گفتن تفسیر و عقائد، و در منزل به تدریس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان و مبارزه با رضاخان اشتغال داشت. از شاگردان تهران وی حضرات استادان آقایان: حاج شیخ محمد ثقفی، دكتر ابوالقاسم گرجی، حاج شیخ عبدالكریم حق شناس، آمیرزا كریم روشن هستند.
سخن دربارة آن شخصیت عظیم الهی بسیار است (كه آیت‌آلله حاج‌آقا نصرالله شاه‌آبادی در خاطرات خویش به‌تفصیل بدان پرداخته است). ­
وی در سوم صفر 1369 ق. (مطابق 3 آذر 1328 ش) درگذشت و در مقبره ابوالفتوح رازی در حرم حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به خاك سپرده شد و مجالس بزرگداشت وی تا چهلم ایشان ادامه یافت.
آیت الله شاه آبادی، در روز 28 شعبان المعظم 1350 ق. (برابر با جمعه 17 دی‌ماه 1310 ش)، در شهر قم به دنیا آمد و اكنون (دی ماه 1396 ش)، 86 سال از عمر مباركش می‌گذرد. وی ­دوران كودكی را در قم گذراند و در مكتب‌خانه، دروس نخستین را فرا گرفت و دو جزء قرآن (اجزاء 29 و 30) و سوره‌های یاسین، واقعه، الرحمن و ذاریات را حفظ نمود. در سال 1315 ش، همراه پدر بزرگوارش راهی تهران شد و در مكتب‌خانه شیخ عبدالرحیم، نصاب و بوستان و گلستان را آموخت و پس از آن، در دبستان توفیق، دوره شش‌ساله دبستان را پشت سر نهاد. وی از كودكی و نوجوانی، تحت تأثیر انفاس قدسیه پدرش و تربیت‌یافتة مكتب عرفانی و معنوی او بود.
در 12 سالگی (1322 ش)، به تحصیل علوم دینی روی آورد و همراه برادرش حاج آقا نورالله، نزد اساتید مدرسه مروی، ادبیات و سطوح و فلسفه را آموخت و در كنار تحصیل، دروس پیشین را به عده‌ای تدریس­ كرد.
استادان آیت الله شاه آبادی در دوره‌های مختلف تحصیلی‌اش عبارتند از:
آیات و حجج اسلام؛
1ـ حاج‌آقا مصطفی مسجد جامعی (شرح امثله)
2ـ سید صدرالدین رضوی قمی (سیوطی)
3ـ حاج میرزا ابوالحسن شعرانی (مطول و بخشی از شرح منظومه)
4ـ حاج سید محمدعلی لواسانی (مطول)
5ـ حاج شیخ حسن ظهیرالدینی (معالم)
6ـ حاج شیخ حسین كنی (شرح لمعه)
7ـ حاج سید حسن احمدی علون‌آبادی (رسائل)
8ـ حاج میرزا ابوالفضل نجم‌آبادی (مكاسب)
9ـ حاج میرزا هدایت‌الله وحید گلپایگانی (مكاسب)
10ـ حاج شیخ عباس تهرانی (كفایه)
11ـ میرزا مهدی آشتیانی (اسفار)
12ـ حاج سید كاظم عصار (شرح منظومه و بخشی از اسفار)
البته او در این سال‌ها ملازم همیشگی پدرش در نماز‌ها و خطابه‌ها و سخنرانی‌هایش بود و در همان سال‌ها، وجودش به مواعظ پدر عجین و گِل وجودش از خمیرمایة وی سرشته شد.
آیت الله شاه آبادی این دروس را با عده‌ای از فضلا مباحثه می‌نمود كه عبارتند از: آقایان آیات و حجج اسلام: حاج‌آقا نورالله شاه‌آبادی، آقا عطاء انصاری، شیخ مرتضی انصاری امین، شیخ محمد بهاری همدانی، شیخ محمدجواد مناقبی و شیخ یحیی نوری.
وی پس از اتمام سطوح عالیه، در سال 1327 ش. رهسپار حوزه علمیه قم شد و چند ماهی در دروس آیات عظام: محمدحسین بروجردی، سید محمد حجت كوه‌كمری، حاج سید محمدتقی خوانساری و مرحوم حاج شیخ عباسعلی شاهرودی شركت جُست، اما به خواست پدرش به تهران بازگشت و چند ماهی در دروس پدر شركت­ كرد، تا با وفات ایشان در سال 1328 ش، مجدداً به قم باز آمد و در دروس استادان معظم فوق، شركت جُست.
وی­دل در گروِ نجف اشرف داشت و دیدة امیدش به سوی نجف بود، لذا در سال 1330 ش. (1370 ق) رهسپار نجف شد و در مدرسة بزرگِ آخوند سكونت گزید و خیارات مكاسب را نزد آیت‌الله سید علی بهشتی و كفایه را مجدداً نزد آیت‌الله سید محمد روحانی آموخت و پس از آن به دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله خویی حاضر شد و بدان دل بست و بیش از 19 سال، در دروس تفسیر و فقه و اصول معظم‌له حاضر شد و بهره‌های فراوان برگرفت و سخت مورد توجه و علاقه ایشان قرار گرفت (و این از اجازات مرحوم آقا به وی نمایان است) و علاوه بر آن به دروس آیات عظام: آقای شیخ حسین حلی و سید عبدالهادی شیرازی حاضر شد و مبانی علمی‌اش را استوار ساخت و پس از ورود امام خمینی به نجف در سال 1344 ش. به درس معظم‌له نیز حاضر شد و مورد توجه بسیار ایشان هم قرار گرفت.
وی این دروس را با حضرات آیات: سید عزالدین بحرالعلوم، سید علاء‌الدین بحرالعلوم، شیخ عباس عباس‌نژاد و شیخ حمید مقدسی تبریزی، سید محمدباقر مصطفوی كاشانی، سید محمد نوری، سید حسینعلی نبوی، سید ابراهیم حجازی طبسی، شیخ محمدرضا جعفری و شیخ حسین معماریان (محقق) مباحثه می‌كرد. نیز یك بحث فقه (مكاسب) با آیت‌الله حاج شیخ حسین راستی كاشانی و یك بحث اصول هم با مرحوم آیت‌الله سید مرتضی نجومی كرمانشاهی داشت.
در این زمان بود كه علامه شیخ آقابزرگ تهرانی در نقباء البشر، او را جزء فضلای نجف برشمرده است. [1]تدریس
وی، در كنار تحصیل به تدریس سطوح عالیه (شرح لمعه، رسائل، مكاسب و كفایه) و شرح منظومه و اسفار پرداخت و گروه بسیاری از فضلا را پرورش داد. وی، گاه روزانه ده درس را تدریس می‌نمود و از بام تا شام، به تحصیل و تدریس و مباحثه اشتغال داشت و شب‌های پنج‌شنبه نیز از آنان امتحان می‌گرفت. در سال 1349 ش، به دعوت مرحوم حجت السلام والمسلمین آقای حاج میرزا مهدی پویا - روحانی برجسته و مشهور كراچی - رهسپار پاكستان شد و مورد استقبال فراوان روحانیان و تجار و شیعیان پاكستان قرار گرفت و همراه با حجج اسلام آقایان: حاج شیخ علی اسلامی، حاج شیخ محمد سلطانی، حاج سید محمد مختاری سبزواری به تأسیس مدرسه علمیه و تربیت طلاب پرداخت، اما با گذشت 3 ماه و نیم از توقفش به علت ابتلاء به بیماری مالاریا، به تهران بازگشت (تا دورة درمان را سپری سازد)، اما با ممنوع‌الخروجی خویش مواجه گشت (كه تا سال 1357 ادامه یافت) و مراجعت به پاكستان و نجف اشرف منتفی شد.
آیت الله شاه آبادی ­در مهرماه سال 1349 ـ پس از گذشت سه ماه از توقفش در پاكستان ـ. به تهران بازگشت و در مسجد لاریجانی - در خیابان پامنار - به اقامة جماعت و خدمات دینی اشتغال ورزید. كار‌ها و فعالیت‌های پیگیر و مداوم ایشان باعث گرایش نسل جوان گریزان از مسجد، به نماز و منبر و مسجد شد.
وی­­ به تمام خانه‌های آن محله سركشی كرد و از تمام خانواده‌ها دلجویی و احوال‌پرسی نمود و با مردم آن كوچه‌ها و به ویژه با جوانان ارتباط برقرار نمود و با اخلاق خوش و بیان ملاطفت‌آمیزش، جوانان را از قهوه‌خانه‌ها و پای میز قمار، به مسجد آورد و از آن‌ها نسلی مؤمن و متدین ساخت، آنان را به مشهد مقدس برد و از آنان مردانی اهل نماز شب و مسجد و منبر پدید آورد. برای آنان كلاس‌های معارف دینی برگزار كرد و به علت كمبودِ جا، «مجمع دینی جامعه الامام القائم المنتظر» را برای دختران و پسران تأسیس نمود و به جز آن، جلسات سیار هفتگی در هیآت مذهبی (علی بن ابی‌طالب، سیّدالشهدا و علی‌اكبری) برگزار می‌كرد. واحد سرپرستی ایتام، رسیدگی به مستمندان و نیازمندان و بیوه‌زنان، تأسیس صندوق‌های قرض‌الحسنه (المهدی و امام جواد) در قم و تهران و مشهد، درمانگاه امام جواد (سلام‌الله‌علیه) در خیابان امیركبیر، درمانگاه جوادالائمه (سلام‌الله‌علیه) در 5 طبقه در خیابان كلینی، درمانگاه امام جواد (سلام‌الله‌علیه) در خیابان جامی، درمانگاه امام جواد (سلام‌الله‌علیه) در مشهد مقدس، توسعه و بازسازی كامل مسجد لاریجانی بخشی از كار‌های خدماتی و اجتماعی اوست.
او در طول 30 سال (1349 - 1379) با تلاش و كوشش بسیار در راستای خدمت به مردم گام برداشته است. چه بسیار خانواده‌های ایتام و نیازمندان كه توسط وی سرپرستی و چه بسیار جوانان كه به وسیلة او تشكیل زندگی داده و بر سرِكار رفته‌اند. او در فكر مردم است و هزاران نامه در جهت رفع نیاز‌های مردم به مقامات مسئول مملكتی نوشته و می‌نویسد. از بام تا شام در خانه‌اش باز و مردم و نیازمندان بدو مراجعه نموده و رفع نیاز می‌كنند.
وی در طول مبارزات روحانیت و علمای تهران علیه رژیم شاه، حضور فعال و در تمام راهپیمایی‌ها و تظاهرات شركت داشت و در جریان درگذشت مرحوم حاج‌آقا مصطفی خمینی (آبان 1356) دومین مجلس ختم را برگزار نمود و از شخصیت امام خمینی و حاج‌آقا مصطفی با حضور هزاران نفر تجلیل به عمل آمد. امضای او در ذیل اعلامیه‌های علمای تهران علیه رژیم و سردمداری معظم‌له در راهپیمایی‌ها دیده می‌شد و برای دیدار با امام رهسپار نوفل‌لوشاتو شد. وی جزء علمای متحصن در دانشگاه و مستقبلان از امام در فرودگاه بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، كمیته هفت انقلاب را در مسجد خویش تشكیل داد و محافظت از اموال و امنیت مردم را برعهده گرفت. همچنین به حكم امام خمینی، مسئول دادگاه مبارزه با رباخواری شد و خدمات فروانی كرد.
با آغاز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، فعالیت‌های ایشان در جهت تقویت جبهه‌های نبرد و كمك‌رسانی به رزمندگان اسلام اوج گرفت و مكرر به جبهه‌ها سفر می‌كرد و ده‌ها كامیون از كمك‌های مردمی را در میان نیرو‌های اسلام توزیع می‌كرد و این فعالیت‌ها در طول هشت سال دفاع مقدس ادامه یافت و این‌همه در كنار فعالیت‌های دینی (اقامه جماعت) و علمی (تدریس سطوح عالیه) و اجتماعی او بود.
در سال 1379 ش. (69 سالگی) و در پیِ سال‌ها فعالیت‌های مستمر و مداوم، دچار دردِ كمر شد و در بستر بیماری خوابید، اما این استراحت سرآغاز مهاجرت به زادگاهش (شهر مقدس قم) و شروع مجدد فعالیت‌های وی در این شهر بود. او در این سال‌ها به اقامه جماعت در مسجد حاج سید صادق (خیابان چهارمردان، كوی گذر قلعه) - كه امام جماعتش برادر خانم و پسردایی‌اش آیت‌الله حاج سید مهدی روحانی در همان سال به رحمت خدا رفته بود - و تدریس خارج فقه و اصول و تأسیس صندوق قرض‌الحسنه امام جواد (سلام‌الله‌علیه) و برگزاری مراسمات مختلف در مسجد و رسیدگی به امور مستمندان و نیازمندان و احیای موقوفات مسجد و مدرسه می‌پردازد. در این سال‌ها معظم‌له زمین كنار مسجد حاج سید صادق را جهت توسعه فضای مسجد، برگزاری مراسمات، كمك به مستمندان و تاسیس كتابخانه خریداری نمودند كه هم‌اكنون این بنا در حال تكمیل است.
در سال 1394 بود كه به درخواست مكرر مردم تهران، نامزد پنجمین دورة مجلس خبرگان و رهبری گردید و با انتخاب مردم، به عضویت آن درآمد. اكنون فرزند برومندش حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی شاه‌آبادی جانشین وی در مسجد پامنار (تهران) و فرزند دیگرش حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدرضا شاه‌آبادی نائب وی در اقامه جماعت در مسجد حاج سید صادق است.
وی دارای اجازات متعدد اجتهاد (از حضرات آیات عظام: سید ابوالقاسم خویی - محشّی به تصدیق امام خمینی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله مرعشی نجفی - و سید محمدصادق روحانی) و روایی (از حضرات آیات: شیخ آقا بزرگ تهرانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و شیخ محمود سامرائی) و امور حسبیه می‌باشد. وی می‌گوید:­
در دیدار‌هایی كه جهت خداحافظی برای سفر پاكستان، از امام خمینی و آیت‌الله خویی داشتم، هر دو بزرگوار لطف كردند و اجازه امور حسبیه برای حقیر نوشتند و وقتی هم به پاكستان رفتم، آیت‌الله خویی نامه‌ای خطاب به اهالی پاكستان نوشتند و من را به عنوان وكیل خود معرفی كردند. چند روزی قبل از این دیدار هم مرحوم آیت‌الله خویی تصدیق اجتهادی به من دادند. یادم هست ایشان در كوفه بودند و اجازه اجتهاد را برای من نوشتند، سپس مرحوم امام و آقای گلپایگانی و آقای نجفی مرعشی، در حاشیه‌اش نوشتند. حال این اجازه مفقود شد یا بردند، من نمی‌دانم. اما این مطالب ناراحتی ندارد. زیرا اگر سوادی داشته باشیم، پیش خودمان است و اگر نداشته باشیم، صد تا اجازه اجتهاد هم تأثیری در زیادی علممان ندارد. البته بعد‌ها وقتی در تهران ساكن بودم، یك اجازه اجتهادی هم آیت‌الله آقای سید صادق روحانی، مرحمت فرمودند كه این موجود است.

آیت‌الله خویی در بخشی از اجازه امور حسبیه خویش، كه متضمن اجتهاد معظم‌له نیز هست، می‌نویسد:
و بعد جناب مستطاب، ملاذ الانام، عماد العلماء الاعلام، زبدة الفضلاء الكرام، حجة السلام آقای حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی دامت بركاته، كه مدتی از عمر شریف خود را در حوزه مقدسه علمیه نجف اشرف، علی مشرّفها آلاف التحیة والثناء، در تحصیل علوم دینیه و معارف الهیه صرف نموده و ابحاث فقهیه واصولیه اینجانب را حاضر شده و بحمدالله دارای مراتب سامیه و مدارج عالیه از فضل و كمال گردیده‌اند و برحسب استجازه‌ای كه نموده‌اند از قبل اینجانب در تصدی جمیع امور حسبیه كه منوط به اذن و اجازه حاكم شرع است، ماذون و مجاز می‌باشد... و سزاوار است مؤمنین نعمت وجود معظم‌له را مغتنم شمرده، از محضر مباركشان استفاده نموده و در تجلیل و تبجیل و احترام ایشان حتی‌المقدور كوتاهی ننمایند...
غرّه ربیع‌الثانی 1390 هـ، ابوالقاسم الموسوی الخویی

آیت الله شاه آبادی­­دارای نوشته‌های فراوان از تقریرات دروس استادانش به‌ویژه آیت‌الله خویی است. اما آنچه از او به چاپ رسیده، مناسك حج (مطابق با فتوای ایشان) و خاطرات زندگی‌اش است. او در این خاطرات خواندنی‌اش از دوران كودكی و نوجوانی و خاندان و استادان و وضع اجتماعی نجف و عراق و حكومت‌ها و مراجع تقلید آن زمان و دوران رژیم شاه و وقایع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی سخن گفته و به‌راستی انسان از این‌همه حافظه و نكات ریز و درشت تاریخ، كه در سینه وی به یادگار مانده در شگفت می‌ماند (این خاطرات با همت و كوشش و پی‌گیری نواده‌اش، جناب حجت الاسلام آقای سید حسین كشفی، به سرانجام رسیده است. او با طرح پرسش‌ها، جدش را به سخن درآورده و اطلاعات اوست كه معظم‌له را به طرح خاطرات وامی‌دارد).

وی ­­در سال 1373 ق. (1333 ش)، با دختر دایی خویش، خانم سیده زهرا روحانی، صبیه مرحوم آیت‌الله حاج سید ابوالحسن روحانی (خواهر آیات معظم: حاج سید مهدی و حاج سید هادی روحانی) وصلت نمود. آن مرحومه نواده پسری آیت‌الله حاج سید صادق قمی و نواده دختری آیت‌الله حاج سید فخرالدین قمی (از نوادگان دختری میرزای قمی) و آینه تمام‌نمای اخلاق و رفتار و دیانت نیاكان خود بود كه پس از شركت در مجلس عزای امام حسین (سلام‌الله‌علیه) در اول محرم 1439 ق. (31 شهریور 1396 ش) دچار سانحه دلخراش تصادف گردید و به اجداد طاهرانش پیوست.
وی بانویی با فضل و كمال و اهل مطالعه (در تاریخ اسلام و تراجم و احوالات علما) بود. هر روز زیارت عاشورا با صد لعن و سلام و دعای علقمه و قرآن و ادعیه روزانه را می‌خواند و بسیار مهماندار و سفره‌دار و خوش‌مجلس و خوش‌اخلاق بود.

فرزندان آیت الله شاه آبادی­ عبارتند از:
1 – حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی شاه‌آبادی (متولد: 1339 ش؛ كه اكنون از فضلای تهران و امام جماعت مسجد آیت الله شاه‌آبادی در پامنار (ظهرها) و مسجدالائمه در فرمانیه (صبح و شب) و مدرس مدرسه ایلچی است. وی داماد مرحوم آیت‌الله حاج سید مهدی روحانی است).
2 – حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدرضا شاه‌آبادی (استاد سطوح عالیه حوزه علمیه قم و امام جماعت مسجد حاج سید صادق قم)
3 – حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدكاظم (مقداد) شاه‌آبادی (استاد حوزه علمیه قم و مدیر مدرسه علمیه امام صادق (سلام‌الله‌علیه) و مدیر بنیاد ملی شمسان)
4 – آقای جواد شاه‌آبادی (شاغل در مشهد مقدس)
5 - متعلقه حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج سید محمد كشفی (استاد حوزه علمیه قم و از خطبای تهران)
6 - متعلقه آقای مهندس حاج سید محمد روحانی (مشاور اسبق وزیر جهاد سازندگی)
7- متعلقه آقای دكتر عبدالرضا رحیمی (عضو هئیت علمی دانشگاه امیركبیر)
8 - متعلقه حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ مجتبی جعفری اراكی (استاد حوزه و دانشگاه و مبلغ دینی در عرصه بین الملل)
9ـ متعلقه حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمدرضا اشرفی شاهرودی (وكیل مراجع عظام)
10ـ متعلقه حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمدحسین یثربی كاشانی (استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم)
و چند نفر از نوادگان پسری و دختری معظم‌له در سلك روحانیت به سر می‌برند و به تبلیغ دین و تحصیل و تدریس علوم دینی اشتغال دارند. ­

دسترسی سریع