اخبار اصفهان مدیر رادیو ایران درگفتگوی اختصاصی با نسل فردا
مدیر رادیو ایران درگفتگوی اختصاصی با نسل فردا:باید از سالها قبل برای نجات زبان فارسی كاری می كردیم. زنگ خطر خاموشی زبان فارسی به صدا درآمده است. وطن یعنی فرهنگ، وطن یعنی ادبیات.
” چه شد كه زبان فارسی به ویژه درنسل جوان كشورمان به سمت كمرنگ شدن است؟، دلیل بی مهری به این زبان كهن و اثرگذار، حتی در دانشگاههای كشورمان و نگاه از بالا به پائین نسبت به دانشجویان این رشته چیست؟ با فشل بازی های فرهنگی كه هرروز شاهد تارنمایی های بیشتری از آن هستیم آینده این زبان شیرین چه خواهد بود؟”. این ها از جمله دغدغه هایی است كه امروز و بیش از هرزمان دیگری، درغوغای روزمره گی های سیاسی و اقتصادی و اجتماعیمان گم شده و فرصتی برای اعتراضشان پیدا نمی شود.
موضوعات یاد شده را با محمد جعفر محمد زاده نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، همچنین مدیر رادیو ایران درمیان گذاشتیم. این محقق كشورمان توضیحات جالب توجه و البته قابل تاملی ارائه داد كه درادامه می خوانید:
وی صحبتهایش را اینگونه شروع كرد: سخن از زبان فارسی فراتر از بحث درباره یك رشته دانشگاهی است. به زبان فارسی میتوانیم از زوایای مختلف نگاه كنیم. ابتدا اینكه زبان فارسی زبان مادری بسیاری از مردم منطقه و كشورماست و مشخصاً درسه كشور زبان رسمی است؛ دراین سه كشور زبان رسمی است و در كشورهای دیگری كه زبان فارسی در آنجا رونق دارد یا درگذشته رونق داشته و پیشینیه زبان فارسی در آنجا دستِكم 3 هزار سال است، یعنی به تعبیر مرحوم بهار از حدود 700 سال پیش از میلاد تاریخ روشن و قابل مطالعه دارد. پس زبان فارسی یا زبان مادری مردم است مثل خیلی از مناطق ایران و كشورافغانستان و تاجیكستان یا زبان رسمی.
محمد زاده ادامه داد: از یك زاویه دیگری كه بخواهیم به ارزشهای زبان فارسی نگاه كنیم این است كه، زبان شعر وادبیات و فرهنگ است و در زمانهایی زبان علم بوده است. از دستِكم هزار سال پیش همین زبانی كه امروز من و شما داریم با آن حرف می زنیم، بستر تولید محتوای فرهنگی اعم از شعر و تاریخ وادبیات و فلسفه و …بوده است. هم برای كسانی كه فارسی زبان بودهاند و هم برای خیلیهایی كه فارسی زبان نبودند و زبانهای محلی و قومی داشتهاند اما تولید محتوای فرهنگی از سوی آنها به زبان فارسی بوده است.
این محقق زبان و ادبیات فارسی توضیح داد: نقش دیگری كه زبان فارسی در قلمرو بزرگ سرزمینی ایران، پیش از میلاد تا به امروز داشته، نقش حلقه ربط واسط بین اقوام بوده است. یعنی زبانی بوده كه اقوام مختلف درجای جای ایران به وسیله آن با هم ارتباط برقرار میكردند. همزمان كسی درشمال غرب ایران كه تاتی یا ارّانی یا آذری زبان بوده با آن كسی كه در سیستان و بلوچستان زندگی میكرده عملاً دریك محیط فرهنگی مرتبط با هم زندگی میكردند و با وجود دوری راهها، زبان فارسی حلقه ربط بین آنها بوده است.
صحبت از وطن فارسی است
مدیر رادیو ایران در ادامه صحبت هایش به نكات جالب توجه ای درباره ریشه زبان فارسی دری اشاره كرد، وی گفت: دودلیل برای اینكه چرا زبان فارسی را دری میگویند، مطرح است. یكی چون در زمان بهمن اسفندیار كه به حكومت رسید اقوام مختلفی از دور و نزدیك میآمدند به دربار و با مركز فرمانروایی ارتباط داشتند. خب، بهمن اسفندیار دید این اقوام هركدام زبان و لهجههای پراكندهای دارند، دستور داد كه همه باید به یك زبان رسمی، همین فارسی دری صحبت كنند. به این جهت چون از دربار شكل گرفت می گویند زبان فارسی دری. یك دلیل دیگر این نامگذاری، خوش خوانی و خوشخرامی این زبان است كه به كبك دری كه پرنده بومی كوهستانهای ایران بوده تشبیه شده است.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان كرد: سرزمینی كه من از آن به اسم «وطن فارسی»یاد میكنم، وطن فارسی است نه اینكه وطن ما بوده. مثلا گرچه از نظر نژادی ایرانیها با هندیها هم نژادند اما آن چندان ملاك نیست. ولی مهم این است كه حدود چهارصد سال پیش از تسلط انگلیسیها، زبان رسمی درشبه قاره هندوستان فارسی بوده است و مثلا اولین روزنامههای فارسی زبان پیش از ایران در آنجا منتشر شدهاند. بنابراین احساس میكنیم آنجا یك بخشی از وطن فرهنگی ماست. درآن جا شاعران بزرگی مثل بیدل دهلوی و اقبال لاهوری زندگی میكردند.
از كاسپین تا خلیج فارس، زبان فارسی حلقه رابط بوده است
وی ادامه داد: از آن طرف به شمال شرق كه نگاه میكنیم شاعران بزرگی دراین منطقه مثل هلالی جغتایی وجود داشتند كه از تركان و تركمانان خراسان و شمال شرقی ایران بودهاند. به همین ترتیب به آسیای میانه میآئیم و در قفقاز جنوبی كه یك زمانی جزو سرزمین ایران بوده شاعران بزرگی مثل نظامی گنجوی و خاقانی شروانی را می بینیم كه در زمره شاعران بزرگ پارسیگو هستند و امروز آثار و دیوان هایشان در دست است. بعد به سرزمین آناتولی و تركیه كنونی نگاه میكنیم كه سرزمین عثمانی قدیم بوده و میبینیم كه پادشاهان عثمانی خودشان دیوان شعر فارسی داشتهاند و درآنجا زبان فارسی، فرهنگ و شعر و ادب است؛ یعنی درآن زمان در آن منطقه اگر كسی میتوانسته به زبان فارسی شعر بگوید، «انسان فرهیخته» شناخته میشده است.
محمد زاده اضافه كرد: به سمت اروپا میرویم میبینیم تا بالكان یعنی بوسنی هرزوگوین امروز درقرن دهم قمری درآنجا فردی پیدا میشود به اسم احمد سودی كه دراین قرن شرحی بر حافظ و سعدی به زبان فارسی مینویسد. خب معلوم است كه مردم آنجا حافظ و سعدی را میشناختند و نیاز داشتهاند كه یكی از خودشان این آثار فاخر فارسی را برایشان شرح بدهد؛ اینها قلمرو زبان فارسی بوده است. در تمام سرزمین رسمی ایران به همین شكل است. از دریای كاسپین تا خلیج فارس با وجود زبانها و لهجههای مختلف اما، زبان رسمی و حلقه وصل زبان فارسی بوده است.
مشكل نسل امروز این است كه پیشینه زبان فارسی را نمی دانند
مدیر رادیو ایران با بیان این چكیده از گستره جغرافیایی زبان فارسی تاكید كرد: ما وقتی به پیشینه زبان فارسی نگاه می كنیم میفهمیم كه چه گوهر گرانبهایی داریم. جالب این است كه زبان فارسی نه تنها نقطه مقابل زبانها و گویشهای دیگر ایرانی نبوده بلكه درتعامل با زبان های مناطق مختلف بوده است. زیرا هیچ موقع درتاریخ نگفتهاند زبان فارسی زبان یك قوم خاص است. اصلا چنین چیزی نیست و این زبان رسمی اقوام مختلف است.
این استاد و محقق زبان و ادبیات فارسی كشورمان در ادامه توضیحاتش بیان داشت: این اشكال و برداشت غلط هم باید درست شود كه زبان فارسی صرفا زبان قوم فارس است و با قوم فارس متفاوت است. باید این اشكال را برطرف كنیم چون ممكن است عدهای از سر ناآگاهی بگویند این زبان قوم فارس است و ما چرا باید فارسی صحبت كنیم. چنین چیزی نیست و این زبان زبان رابط و واصل بین همه اقوام ایرانی بوده و اتفاقاً از زبان های قومی و محلی نیز وام گرفته است. لذا هیچ تقابلی وجود نداشته و تعامل كامل داشته است.
وی خاطرنشان كرد: فراموش نشود كه بین اقوام ایرانی و زبان فارسی واژه داد و ستد شده است. امروز خیلی از واژهها را داریم كه مثلا ریشهاش سیوندی، راجی و یا سمنانی و … است. حتی عرب زبانها و تركیزبانها هم میبینند كه واژگان زبان آنها در فارسی جاری است و این نشان از تعامل و همزیستی بین زبانها و گویشهاست.
از او پرسیدیم” با این پیشینه از زبان فارسی دوسوال مطرح میشود؛ اینكه چرا زبان فارسی در مواردی با این قدمت مغلوب زبان انگلیسی، فرانسوی و یا عربی شده؟ و دیگر اینكه چرا با این تاریخچه قوی بعضی آن را كم اهمیت میدانند؟”، توضیح داد: بخشی از آن مربوط به تلاشی است كه غربیها برای توسعه زبانشان میكنند. مثلا سال های سال درایران فرانسویها زبانشان رایج بود. یعنی كلماتی كه امروز مثل «مرسی، شوفر، گاراژ و… استفاده می شود ریشه اش در همان زمان است. فرانسوی ها متخصصانشان را میفرستادند و فناوری را هم می فرستادند، درهمین ایران ما مدارس فرانسوی وجود داشت و زبان فرانسه در آنجا اجباری بوده و ما در دورههایی به فرانسه دانشجو میفرستادیم. علل مختلف دیگری هم هست و انگلیسی ها نیز به همین شكل بوده است.
وادادگی زبان فارسی درحال وقوع است، مراقب باشیم
مدیر رادیو ایران خطاب به نسل جوان كشورمان یادآور شد: اگر نسل امروز ما زبان فارسی را با این پیشینه اش بشناسند باور پیدا میكنند كه ما صاحب یك زبان غنی و یك فرهنگ بر بستر زبان فارسی هستیم ونباید مغلوب شویم. البته تبادل زبانی اشكال ندارد، هیچ ایرادی ندارد كه بین زبان فارسی و مثلا عربی یا انگلیسی تبادل وجود داشته باشد كمااینكه امروز هم وجود دارد اما غلبه و انفعال خوب نیست و موجب غلبه و انفعال فرهنگی میشود.
وی اضافه كرد: صدها و بلكه هزاران واژه فارسی امروز درزبان عربی رایج است. چرا؟ چون طی سالیان سال حتی قبل از اسلام این تبادل به جهت همجواری ما با عربها وجود داشته و به جهت اینكه الفبای زبان فارسی و عربی مشابه است و هر دو از الفبای آرامی گرفته شدهاند این داد و ستدهای زبانی اتفاق افتاده است. خب طبیعی است و ممكن است این تبادل با انگلیسی و سایر زبانها هم اتفاق بیفتد. اما تا مرحلهای كه اسمش تبادل باشد نه تا مرحلهای كه غلبه و وادادگی رخ دهد. متاسفانه این اتفاق دربعضی از مقاطع تاریخ رخ داده و امروز هم اگر حواسمان نباشد درحال وقوع است.
محمدزاده در این باره خاطرنشان كرد: یك زمانی درقرنهای اول و دوم هجری مقابل زبان عربی واداده شدیم، یعنی خلفای اموی و عباسی كه ظالم هم بودند در حق فرهنگ مردم ایران هم ظلم میكردند و این اصلا ربطی به اسلام ندارد.
ما زبان خودمان را دستِ كم گرفته ایم
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی درباره بعضی از چرایی های استفاده از لغات عربی درزبان فارسی توضیح داد: گاهی برخی اشتباه می كنند و ربط میدهند كه مسلمانها باعث چنین ورود و خروج های واژگانی شدند. خیر اینگونه نیست و اسلام كه دین رحمت است ظلم نمیكند اما خلفای اموی و عباسی در حق ایران كه جای خود دارد در حق اهلبیت هم ظلم میكردند. همین خلفای اموی و عباسی دریكی دوقرن اجازه نمی دادند حتی یك خط محتوای زبان فارسی تولید شود و میگفتند زبان رسمی فقط زبان عربی است، در حالی كه ایرانیان بیش از هزار سال قبل از آن صاحب آثار و زبان و محتوای علمی بودند. تا اواخر قرن دوم كه اولین حكومت ایرانی تشكیل شد و زبان فارسی به مرور رونق گرفت وبا آمیختگی كه زبان فارسی با فرهنگ اسلامی پیدا كرد، مفاخر بزرگی ظهور كردند و آثار فراوانی تولید شد.
مدیر رادیو ایران همچنین به تغییر كلمات در گفتگوها و محاوره های عموم اشاره كرد و گفت: امروز دركلام مردم به ویژه جوانها نگاه كنید ببینید چقدر واژگان غیرمانوس وجود دارد كه ما خودمان بهتر از آن را داریم. اصلا بحث علم هم نیست و كسی نگفته اگر شما مثلا مقاله پزشكی مینویسید كه دنیا آن را بفهمد، بیایید واژه نامانوس وضع كنید. فرهنگستان هم اصراری ندارد كه حتما واژهای جایگزین اصطلاح پزشكی شود كه به فرهنگ و زبان مردم ربط ندارد. اما چرا باید واژه نامانوس و بیگانه در زبانمان باشد؟ چرا باید به خداحافظ بگوئیم مثلا بای بای. چرا مثلا به جای كلمه سپاس به این زیبایی بگوئیم مرسی یا… ؟ خب اینها ضربههایی است كه به زبان فارسی میزنیم.
این استاد دانشگاه صحبت هایش را اینگونه ادامه داد: شما در فضای مجازی نگاه كنید، ببینید از صبح تا شب چقدر زبان فارسی آسیب میبیند. مثلا لایك به جای پسند، فالو به جای دنبال، اینها كلماتی است كه ما برایش معادل داریم اما متاسفانه دچار خودباختگی شدهایم. یعنی خودمان را دستِكم گرفتهایم. این گرفتاریها از آن جایی ناشی میشود كه ما پیشینیه زبان فارسی و ارزشهای آن را نمیدانیم.
از این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی پرسیدیم” اگر جلوی این مسیر را نگیریم چه اتفاقی رخ می دهد؟”، تاكید كرد: مطمئنا خواهیم دید كه یكی دونسل دیگر، بچه هایمان بلد نیستند دیوان حافظ ومولوی و شاهنامه فردوسی را بخوانند. اگر همین روند وادادگی زبانی ادامه داشته باشد دونسل بعدمان چطور میخواهد شاهنامه و نظامی گنجوی بخواند؟ و ما این بلا را درك نمیكنیم. بلایی كه برسر بعضی فارسی زبانان آمد.
وی افزود: یك خطر دیگری كه زبان را تهدید می كند، خطر تغییر و آسیب خوردن به خط رسمی است. در زمان هایی قبل از انقلاب نداهایی می آمد كه ما الفبایمان را انگلیسی كنیم یعنی اصطلاحاً فینگلیش بنویسم. بلایی كه درتاجیكستان برسرمردم آمد. تاجیكها امروز فوق العاده شاهنامه و حافظ را دوست دارند اما نمیتوانند دو خطش را با خطی كه فردوسی و حافظ نوشتهاند بخوانند، فقط میتوانند بشنوند یا با الفبای دیگری بخوانند.
مدیر رادیو ایران توضیح داد: وقتی میگوئیم حفظ زبان فارسی یعنی باید به همه شئون زبان فارسی توجه كنیم، یعنی توجه كنیم كه واژه های بیگانه وارد زبان ما نشود. یك موقع است معادل آن كلمه را نداریم مثلا رادیو و تلویزیون خب ایرادی ندارد. به جای واژههای فارسی تا حد امكان واژه عربی و غیر ضرور هم به كار نبریم.
نباید رسم خط های من درآوردی درست كنیم
محمد زاده ادامه داد: بعضی ها میگویند شما چرا روی واژههای عربی تعصب ندارید اما روی واژه های انگلیسی سختگیری میكنید. میگوئیم به دودلیل یكی اینكه قدمت همجواری ما با زبان عربی بسیار طولانی است ضمن اینكه به همان اندازه كه واژه گرفتهایم آنها هم كم و بیش از ما واژه گرفتهاند؛ دیگر كه عربها به ایران حمله كردند و ما در ابتدا ملتی مغلوب بودیم و زبان فارسی آسیب دید؛ البته زبان فارسی از آن غلبه سربلند بیرون آمد و خودش را تقویت كرد و خود و فرهنگ ایران را نجات داد.
این استاد دانشگاه گفت: پس یكی دیگر از شئون حفظ زبان، حفظ خط است و نباید گذاشت با شكستنهای بیمورد و تقطیع و چسباندن غیر فنی به آن آسیب وارد شود. گرچه مسیر تكامل باید ادامه پیدا كند. توجه داشته باشیم كه خوشنویسی علاوه براینكه یك هنر است وسیله بقای زبان نیز هست. ما به وسیله خوشنویسی زبانمان را حفظ كردهایم. نباید رسم خطهای من درآوردی درست كنیم.
وی به موسیقی كه از دیگر شئونات زبان فارسی است اشاره كرد و گفت: باید موسیقی درست تولید كنیم. چون بسیاری از مردم شعر و ادبیات را به وسیله موسیقی میآموزند. همین الان ما خیلی از اشعاری را كه حفظ هستیم از راه موسیقی حفظ كردهایم. بنابراین انتخاب شعر و آهنگ در موسیقی كه مردم با آن در ارتباطند هم بسیار مهم است.
اگر كسی به زبان فارسی آسیب بزند به ایران صدمه زده است
مدیر رادیو ایران اضافه كرد: یكی دیگر از شئون حفظ زبان فارسی، توجه به زبان اقوام است. زبان اقوام ایرانی چشمههای جوشانی است كه میتواند زبان فارسی را طراوت ببخشد در اصل 15 قانون اساسی هم به درستی بر لزوم تقویت و حفظ آنها تاكید شده است. نه كسی باید به این فكر باشد كه بگوید همه اقوام زبانشان را كنار بگذارند و زبان فارسی حرف بزنند، نه كسانی بیایند بگویند كه اقوام باید بازبان خودشان درس و امور رسمی و ملیشان را با زبان بومی انجام دهند،این هم غلط است.
محمد زاده دراین باره نیز یادآور شد: نباید تعادل از بین برود. قانون اساسی می گوید” زبان رسمی درایران، زبان فارسی است و اسناد، مكاتبات و نامههای رسمی باید به این زبان نگارش شود”. بعد میگوید” ولی دركنار زبان فارسی آموزش زبانهای قومی و محلی در رسانهها و مطبوعات آزاد است”. بنابراین زبان رسمی و ملی كه حلقه ربط و پیوند همه اقوام است نباید آسیب ببیند. اگر كسی بخواهد به این زبان فارسی آسیب بزند درحقیقت به یك كشور صدمه زده است.
رسانه ها نقش موثری درحفظ زبان فارسی دارند
مدیر رادیو ایران آسیب شناسی هایش راجع بی مهری به زبان فارسی را اینگونه ادامه داد: امروزه بعد از محیط مدرسه و دانشگاه با رسانهها سروكار داریم. موبایلمان، رادیو و تلویزیون و روزنامه همه و همه رسانه است. بنابراین زبان این رسانه در تقویت و حفظ زبان فارسی بسیار موثر است. كسانی كه برای حفظ و بقاء زبان فارسی برنامه ریزی میكنند باید توجه ویژهای به زبان رسانه داشته باشند.
وی گفت: از گذشته روزنامههای ما ویراستار داشتند كه برای مراقبت از زبان بوده است. ویراستاری یكی از واحدهای مهم همه روزنامهها بوده و الان هم همین طور است می بینیم كه روزنامهها و خبرگزاریهای بزرگ واحد ویراستاری دارند.
آینده زبان فارسی در خطر است
این محقق زبان و ادبیات فارسی كشورمان تصریح كرد: باید برای آینده زبان فارسی احساس خطر كنیم، باید بجنبیم، این حرفهایی كه من زدم این تلاشهایی كه شما میكنید، تلاشهایی كه فرهنگستان میكند، تلاش هایی كه تحصیل كردههای زبان فارسی در دانشگاه میكنند، باید همه این تلاشها را دوچندان كنیم و به فرزندانمان بفهمانیم كه در اثر بی توجهی نه تنها زبان آسیب میبیند كه كشور هم آسیب خواهد دید.
وی گفت: هیچ یك از اقوام ما راضی نیستند كه ایران آسیب ببیند باید این درك ایجاد شود كه نابودی زبان ملی و رسمی یعنی نابوی ملیت و هویت.
محمد زاده اظهار داشت: اگر این درك ایجاد شود، اقوام كشور كه حاضرند برای وجب به وجب خاك میهن جان بدهند برای این مولفه مهم فرهنگی و ملی هم حاضرند جان بدهند. مگر وطن فقط خاك است؟ وطن یعنی زبان، وطن یعنی فرهنگ، وطن یعنی ادبیات. یعنی ایرانِ با این پیشینه بزرگ، وطن یعنی سعدی و حافظ و مولانا.
وی اذعان داشت: هركدام از اینها آسیب ببیند یعنی وطن آسیب دیده است. اگر یك جایی یك تپهای از وطن از دست برود میشود دیر یا زود آن را پس گرفت، آنگونه كه در جنگ عراق پس گرفتیم اما اگر فرهنگ و زبان از دست رفت ممكن است نشود به راحتی آن را بازگرداند. چون دراثر تغییر نسل آن فرهنگ گم می شود اما آن تپه گم نمی شود.
محمدزاده خاطرنشان كرد: باید یك زنگ خطری به صدا دربیاید. باید از دو سه دهه قبل برای نجات زبان و فرهنگ كشورمان شروع می كردیم. كشور ما دو مولفه هویتی دارد. ایرانی بودن به دو مولفه است. یكی اسلام است كه همه مردم را جمع كرده، یعنی تمام اقوام و مذاهب ما در یك مولفه هویتی به نام اسلام مشترك هستند. مولفه دیگر زبان فارسی است. همه اقوام مذاهب و حتی ادیان رسمی، مولفه مشتركشان زبان فارسی است. پس مردم ایران دریكی از این دوحالت با هم اشتراك دارند، یا دینمان یكی است یا زبانمان. اگر این مولفه هویت ملی آسیب ببیند امنیت ملی كشور آسیب میبیند.
دچار خودباختگی زبانی شده ایم، حواسمان نیست
استاد زبان و ادبیات فارسی كشورمان در پایان صحبت هایش خطاب به همه فارسی زبانان این نكته را نیز متذكر شد: باید بگوئیم كسی كه دنبال آموختن زبانهای دیگر است اما در حفظ زبان ملی خود نمیكوشد به نوعی دچار خودباختگی شده است.
وی افزود: باید فكر كنیم از بی توجهی به زبان ملی چه چیزی به دست میآوریم و درمقابل چه چیز را ازدست میدهیم. شما فكر میكنید سعدی عربی بلد نبوده؟ بلد بوده دركتابش هم میبینیم كه از كلمات عربی بسیار زیاد به كار برده ولی چرا گلستان و بوستان را به این زیبایی می نویسد؟ شما فكر می كنید فردوسی با این همه عظمتش، در 60 هزار بیت شاهنامه عربی نمیدانسته كه به كار نبرده است؟ آن هم درروزگاری كه عربی در تمام ایران رایج بوده. شما فكر می كنید قطران تبریزی درتبریز زبان قومی خود را نمیدانسته كه شعر فارسی میسروده است؟ نظامی گنجوی نیز به همین شكل. این ها می دانستند كه زبان فارسی هویت آنهاست و با این زبان در تاریخ ماندگار میشوند. اگر جز این بودمانند خیلی از شاعران محلی امروز اسمی از آنها نبود.
مدیر رادیو ایران هشدار داد: درد خودباختگی فرهنگی خصوصاً دربحث زبان دردی جدی است و نیازمند توجه ویژه و چندباره است.