«چرا نباید شكسته بنویسیم؟»
محمدجعفر محمدزاده در نوشتاری به آسیبهای شكستهنویسی پرداخته و این موضوع را مطرح كرده كه «چرا نباید شكسته بنویسیم؟».
به گزارش شبكه رادیویی ایران، دكتر محمد جعفر محمدزاده د نویسنده و پژوهشگر زبان فارسی در یادداشتی نوشته است: «چندی پیش در گفتوگویی با یكی از روزنامههای سراسری درباره زبان فارسی و نقش آن در بقای فرهنگی گفتم. در بخشی از این گفتوگوی مفصل، نگرانی خودم را از رواج شكستهنویسی زبان فارسی به ویژه در فضای مجازی بیان كردم. دوست ارجمندم دكتر رضا خبازها كه دغدغهمند این حوزه است و دغدغههای مشترك داریم، در یادداشتی مختصر و پرمغز، آسیبهای شكستهنویسی را نوشته بودند تا در جایی ارائه كنند و از سر لطف رونوشتی هم برای من فرستادند. نوشتهشان عالمانه و از سر تجربه عملی و احاطه به علم ویراستاری است.
در دورهای كه فارسیزبانان حضور پركاری در فضای مجازی دارند، كه فضای سرعت و فوریت و كوتاهنویسی است، بیم آسیب رسیدن به زبان و فرهنگ بیش از هر زمانی احساس میشود.
در این مختصر كه به بهانه قدردانی از این دوست و ارج نهادن به دغدغههای اوست، میخواهم خلاصهای از فهم مشتركمان را درباره آسیبهای این روش غلط در نگارش بنویسم. شاید آنها كه حال و مجال مطالعه و توجه طولانی را ندارند با خواندن این نوشتار كوتاه، برای این پرسش كه چرا نباید شكسته نوشت پاسخی بیابند.
یك - فارسیزبانان لهجههای مختلفی دارند كه در صورت گفتاریشان از زیباییهای زبان فارسی و جزء فرهنگ ایرانی هستند. شكستهنویسی یا گفتارینویسی نوشتن با این لهجهها تَرك زبان رسمی و رابط است. پس وقتی سخن در قالب لهجهها و گفتار به صورت نوشتار درمیآید، ارتباط حاملان لهجههای مختلف كه از طریق فارسی رسمی است تضعیف میشود و بهمرور از میان میرود.
دو - با این تغییر اساسی در نوشتن، در اثر مرور زمان ارتباط بیننسلی فارسیزبانان آسیب میبیند و چند نسل كه بگذرد برای نسلهای آینده فهم زبان نوشتار نسل قبل مشكل خواهد شد.
سه - آنچه باعث شده است زبان فارسی دری در بیش از هزار سال گذشته محفوظ بماند و حامل فرهنگ باشد وجود یك صورت رسمی در كنار گویشهای مختلف است؛ آنگونه كه وقتی از فارسی دری سخن گفته میشود، مقصود صورت رسمی و فراگیر این زبان است و دری یا درباری نشان رسمیت و فراگیری زبان فارسی است.
چهار - وقتی شكستهنویسی رواج پیدا كند، واژههای فراوانی كه قابلیت شكسته شدن ندارند از چرخه استفاده خارج میشوند و از بین میروند و ارتباطمان با كلمهها و نوشتههای گذشته قطع میشود.
پنج - در صورت رواج شكستهنویسی، و بر اثر وجود گونههای مختلف از واژگان و عبارتها، تشخیص زبان رسمی و معیار فارسی و آموختنش برای صاحبان گویشهای ایرانی سخت و برای فارسیآموزان غیرایرانی سختتر و باعث سردرگمی خواهد شد.
شش - شكستهنویسی چون از قاعده پیروی نمیكند و برساخته سلیقه افراد است ساختارمند نمیشود و آموزشپذیر و قابلتعمیم نخواهد بود.
هفت - آثار مفاخر بزرگ زبان و ادبیات فارسی چون فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، نظامی، بیهقی، عنصرالمعالی و... چون از شیوه رسمی و تاریخی زبان پیروی كردهاند، نسلبهنسل و قابلفهم تا به امروز به ما رسیده است؛ شكستهنویسی باعث میشود این آثار به مرور زمان متروك شوند و بین فارسیزبانان و این متون فاخر فاصله بیفتد؛ آنگونه كه در زبانهای زندهای از جهان این اتفاق افتاده است.
هشت - گفته شده است شكستهنویسی باعث صمیمیت و محبت بیشتر بین نویسنده و مخاطب میشود. شاید چنین باشد! در نوشتههای رسمی و قاعدهمند هم راههایی برای افزایش صمیمیت وجود دارد؛ آنگونه كه در قابوسنامه، سمك عیار و مناجاتنامهها از متون قدیمی و در آثار جمالزاده و ابوالحسن نجفی و مانند اینها در متون معاصر دیده میشود. ولی بدیهی است كه برای بقای زبان و فرهنگ یك راه بیشتر وجود ندارد و آن هم حفظ زبان رسمی بهعنوان مؤلفه هویت ملی است.
نُه - خط و رسمالخط از شئون زبان است. از زبان رسمی و خط رسمی و پذیرفتهشده و تكاملیافته فارسی باید مراقبت كنیم، زیرا اگر غیر از این باشد، در هر قرنی شیوهای پدید میآید و انسجام تاریخی خط، زبان و فرهنگ از بین میرود.»
تنظیم كننده: سمانه حیدرزاده